Background

بازاریابی محتوایی و اهمیت آن (بخش دوم)

بازاریابی محتوایی و اهمیت آن (بخش دوم)

بازاریابی محتوایی و اهمیت آن (بخش دوم)

معایب بازاریابی محتوایی

بازاريابي محتوايي هم مانند هر کار ديگري، در کنار مزاياي خود، معايبي هم دارد که مي تواند کار را بر من و شمايي که ميخواهيم کسب و کارمان را از طريق آن گسترش دهيم، سحت مي کند. پس يادتان نرود اگر جايي به شما گفتند بازاريابي محتوايي بي عيب است و مي توانند آن را بدون هيچ نقصي برايتان اجرا کنند، احتمالا خيلي با چيستي بازاريابي محتوايي آشنا نيستند يا بدشان نمي آيد از ناآگاهي احتمالي شما استفاده کنند و کارتان را در دست بگيرند! 
اما اين معايب چيست؟ به صورت تيتروار نمونه هايي از اين معايب را برايتان نام مي بريم:
-براي رسيدن به نتيجه، زمان نياز دارد
-بدون تخصص امکان اجراي آن وجود ندارد
-امکان ارزيابي آن به راحتي وجود ندارد
-در دسترس نبودن منابع دست اول و غير تکراري براي توليد محتوا
-پيچيدگي در مديريت کردن
-وجود رقباي بسيار

راهکارهايي براي کشف ايده‌ بازاريابي محتوا

براي توليد محتوايي تأثيرگذار، همواره بايد به دو عامل کيفيت و پيوستگي نظر داشت. در واقع، ميان نحوه‌ي وبلاگ‌نويسي و ميزان ترافيک دريافتي وبسايت شما يک همبستگي مستقيم وجود دارد.
پاملا ووهان (Pamela Vaughan)، مدير وبلاگ بازاريابي ربايشي در Hubspot مي‌گويد: «وقتي نوبت به وبلاگ‌نويسيِ کسب‌وکاري مي‌شود، ترديدي نيست که پيوستگي مهم است. ببينيد که شرکت‌هايي که وبلاگ‌نويسي را از 3 تا 5 بار در ماه به 6 تا 8 بار در ماه افزايش داده‌اند، چطور توانسته‌اند سرنخ‌هاي فروش خود را تقريبا دوبرابر‌ کنند. پيوستگي علاوه بر کميت، بايد در کيفيت محتوا نيز لحاظ شود. اگر به اين واقعيت توجه کنيد که گوگل چقدر بر کيفيت محتوا تأکيد دارد، ديگر از اين سخن شگفت‌زده نخواهيد شد. از آنجا که بازاريابان در تمام محتواي توليدي خود بايد بر کيفيت تأکيد کنند، افزايش حجم محتوا به تنهايي چندان راهگشا نخواهد بود. کيفيت و کميت بايد هماهنگ با يکديگر پيش روند و از ساختاري هماهنگ و منسجم برخوردار باشند. بديهي است که از سال 2013 به اين سو، اين نکته اهميتي روزافزون پيدا کرده است.»
با اين همه تأکيدي که بر هماهنگي و انسجام کيفيت و کميت محتوا مي‌شود، امروز بسياري از بازاريابان و صاحبانِ کسب‌وکار با چالش بزرگِ توليد مداوم ايده‌هاي تازه روبه‌رو هستند. همه‌‌ي اين ايده‌ها قرار است از کجا تأمين شوند؟ خوشبختانه چندين راه وجود دارد که مي‌توانيد ايده‌هايي را شناسايي کنيد.
1. تحقيق کلمه‌ي کليدي مناسب
تحقيق کلمه‌ي کليدي براي شناسايي ايده‌هاي محتوايي عالي است؛ اما انتخاب کلمات کليدي با رتبه‌ي بالا، شما را به جايي نخواهد رساند حتي اگر آنها را به‌خوبي در متن محتوا بگنجانيد. بايد بدانيد که بر سر اين‌گونه کلمات کليدي، رقابتي تنگاتنگ وجود دارد که وقت شما را هدر مي‌دهد، مگر اينکه شرکتي مانند اپل يا نايک باشيد. در عوض، آنچه بايد هدف بگيريد، انتخاب عبارات کليدي طولاني است. اين‌گونه عبارات کليدي، از سه يا چهار کلمه تشکيل شده و کاملا به کسب‌و‌کار تخصصي شما مرتبط هستند. ابزار کلمات کليدي گوگل به شما کمک مي‌کنند تا با جست‌و‌جوي يک کلمه‌ي کليدي، علايق جالبي را کشف کنيد. براي نمونه، مي‌توانيد با بهره‌گيري از ابزار کلمه‌ي کليدي، واژگاني را بيابيد که عموما براي يافتن محتواي سايت شما جست‌و‌جو مي‌شوند.
2. فروش و حمايت از مشتري
اعضاي تيم فروش که به طور مرتب با مشتريانِ بالقوه و مشتريان کنوني شما در ارتباط هستند، منبعي عالي براي ايده‌هاي وبلاگ به شمار مي‌روند. هفته‌اي يک‌بار، تيم خود را جمع کنيد و از آن‌ها بپرسيد:‌
مطلب يا پرسش جديدي در کامنت‌ها وجود دارد يا نه؟
سرنخ‌هاي فروش و مشتريان با چه چالش‌هايي روبه‌رو هستند؟
آيا کسي مي‌خواهد يا مي‌تواند نقد يا مطالعه‌ي‌ موردي مثبتي ارائه کند؟
از سوي ديگر، با ايجاد يک صفحه‌ گسترده‌ي ديجيتالي مي‌توانيد از اعضاي تيم‌تان بخواهيد که پرسش‌ها يا ايده‌هاي محتوايي خود را در آن مطرح کنند. اين کار ممکن است در ابتدا دشوار باشد، اما وقتي به فرهنگ‌سازي محتوايي در شرکت خود ادامه دهيد، درمي‌يابيد که کارمندان فروش و پشتيباني شما مي‌توانند مطالب خوبي براي وبلاگ شما تدارک ببينند.
3. بررسي داده‌هاي تاريخي
کساني که از گوگل آناليتيکس کمک مي‌گيرند، قادر خواهند بود تا داده‌هاي تاريخي محتواي خود را به‌سرعت و سهولت به دست آورند و به‌دقت بررسي کنند که چه موضوعات محتوايي، از همه موفق‌تر بوده‌اند. براي نمونه، چنين داده‌هايي مي‌توانند کمک‌کننده باشند:
-زمان ماندن در صفحه
-کامنت‌ها
-شمار بازديدها از صفحات
-نرخ پرش يا Bounce rate
اين مقياس‌ها تصويري روشن از نحوه‌ي عملکرد يک پست وبلاگي خاص يا يک موضوع کلي ارائه مي‌کنند.
4. پاسخ به پرسش‌هاي مشتريانِ آتي
از شبکه‌هاي اجتماعي براي شناخت بهتر مشتريانِ بالقوه‌ي خود بهره بگيريد. از آنها سؤال بپرسيد! همچنين از پاسخگويي به کامنت‌هاي کاربران براي طرح ديدگاه‌ها، پرسش‌ها و چالش‌ها بهره بگيريد.
5. تجربه‌هاي موفق مشتريان
براي پيشبرد فروش، هيچ ابزاري بهتر از بيان نظرات و نمايش رضايت مشتريان از محصول يا خدمات شما نيست. اين راهبرد را دستِ‌کم نگيريد و به خوبي به‌ کار ببنديد.
6. اخبار صنعت
خوانندگان خود را با ارائه‌ي اخبار لحظه‌ به لحظه‌‌ي صنعت و کسب‌و‌کار خود به‌روز نگه داريد.
7. گوگل آلرت
از سامانه‌ي رايگان شرکت گوگل (Google Alerts) براي پايش اصطلاحات صنعت و رصد کردن موضوعاتي که درباره‌شان بحث مي‌شود، بهره بگيريد.
8. فعاليت در شبکه هاي اجتماعي
حضور فعال در شبکه‌هاي اجتماعي همچون اينستاگرام و تلگرام براي کشف‌ ايده‌هاي محتوايي جديد گزينه مناسبي است. لينکدين پلتفرمي براي حرفه‌اي‌ها فراهم مي‌کند و از اين رو، شما را با ايده‌هاي بيشتري آشنا مي‌سازد. همچنين در توئيتر مي‌توانيد عبارت‌هاي معيني را هشتگ کنيد و ببينيد ديگران چه مي‌گويند و از آن براي توليد محتوا الهام بگيريد. همچنين مي‌توانيد در شبکه‌هاي اجتماعي گوناگون خود، از مردم پرسش‌هايي بپرسيد. بازخوردهايي که از مخاطبانِ هدف خود دريافت مي‌کنيد، منبعي بي‌نهايت ارزشمند به شمار مي‌رود.
9. توجه به پاسخ‌ها و واکنش‌ها در وبلاگ‌هاي ديگر
خود را عادت دهيد تا وبلاگ‌هاي ديگراني را که در صنعت شما حضور دارند، به طور مداوم بخوانيد. نه تنها محتواي توليدشده را بخوانيد، بلکه نظرات و کامنت‌ها را نيز به‌دقت مطالعه کنيد.
10. رصد کردن ايميل‌ها/ تماس‌هاي تلفني
از اين دو مجرا چه نوع درخواست‌هايي مطرح مي‌شود؟ از همکاران شرکت خود که پاسخ اين پرسش را مي‌دانند بپرسيد و درخواست‌هايي را که در اين دو مجرا مطرح مي‌شوند، يادداشت کنيد.
11- بازيافت محتواي موجود
بنابر گفته‌ي مؤسسه‌ي بازاريابي محتوايي، 64 درصد بازاريابان محتوايي B2B گزارش داده‌اند که با چالش توليد محتواي کافي روبه‌رو هستند؛ راهکار مقابله با اين چالش به نظر ما در اين است که محتواي موجود را بازيافت کنيم. بازيافت محتواي موجود، ساده‌ترين و به‌صرفه‌ترين راه براي افزايش توليد محتواست بدون اينکه بخواهيد کيفيت را فداي کميت کنيد. شما مي‌توانيد با يافتن راهي براي بهره‌برداري مجدد از محتواي موجود، به خلق منابع جديد و الهام‌بخش اقدام کنيد.


 کتاب‌هاي الکترونيکي‌ يا مقالات طولاني‌تان را تقسيم کنيد
براي اينکه از کتاب‌هاي الکترونيکي خود بيشترين بهره را ببريد، آنها را به پست‌هاي وبلاگي مجزا با ارزشي برابر تقسيم کنيد. تقسيم کردن پيشنهادهاي بلندمدت، يک تکنيک بازاريابي است که اکثرا آن را به کار نمي‌برند؛ شما با به‌کارگيري اين تکنيک، مي‌توانيد به‌سادگي با تغيير رسانه‌ به ارزش‌آفريني ادامه دهيد. کتاب‌هاي الکترونيکي، ممکن است براي برخي از مخاطبان پرحجم به نظر برسد، اما هضم پست‌هاي وبلاگي که جنبه‌ا‌ي خاص از يک مشکل کلي را بررسي مي‌کنند، مي‌تواند براي اکثر مخاطبان راحت‌تر باشد. در اينجا نيز مانند هر تقسيم‌بندي ديگري، بسته به مجرايي که قصد انتشار محتوا را در آن داريد، به اندکي بازسازي قالب نياز خواهيد داشت.


براي مقالات وبلاگ خود آرشيو درست کنيد
‌وبلاگ خود را آرشيو کنيد. احتمالا شمار زيادي کتاب الکترونيکي در اختيار داريد که مي‌خواهيد آنها را به شکلي تازه به رايگان منتشر کنيد. اما پيش از اينکه مقالات موجود خود را غربال کنيد، آناليتيکس وبلاگ را بررسي کنيد تا ببينيد آيا پست‌هاي خاصي بوده‌اند که بيشترين بازديد يا به‌اشتراک‌گذاري را به همراه داشته‌اند. هدف اين است که نه تنها مقاله‌اي را که عملکرد خوب داشته کشف کنيد، بلکه چندين مقاله را نيز که با موضوع آن مقاله هم‌پوشاني دارند، پيدا کنيد. اگر بتوانيد به ازاي هر موضوع، 3 تا 5 مقاله جمع کنيد، بيش از نصف راه را پيموده‌ايد. با اينکه مي‌توانيد مقالات را به شکل اصلي‌شان به کار ببريد، اما چنددقيقه صبر کنيد و آنها را بازبيني و بازسازي کنيد. مثلا آمار و ارقامي جديد به آن بيفزاييد، عنوان را تغيير دهيد و يا چند جمله را که گمان مي‌کنيد سر و شکل بهتري به مقاله مي‌دهند، پس‌ و ‌پيش کنيد. در هر رويکردي که به کار مي‌گيريد، حتما براي سهولت خوانشِ مجموعه‌اي از مقالات، به پيوستگي کاربردي ميان آنها توجه کنيد. با اين کار، گسست طبيعيِ موجود ميان مقالات را از بين مي‌بريد و از پيوستگي همه‌ي مقالات با هم اطمينان خواهيد يافت. همچنين، شما مي‌توانيد چندين نمودار، تصوير و آرايه‌ي گرافيکي هم به مقاله بيفزاييد؛ با اين تغييرات، در پايان خواهيد ديد که يک کتاب الکترونيکي جديد براي به‌اشتراک‌گذاري با خريداران خواهيد داشت!


محتوايي هميشه‌سبز توسعه دهيد
محتواي هميشه‌سبز کنايه از محتوايي ماندگار و هميشگي است که تاريخ مصرف ندارد. محتواي هميشه‌سبز، اطلاعاتي با کيفيت ‌بالا و ماندگار به اشتراک مي‌گذارد. بر خلاف محتوايي که تاريخ مصرف و انقضا دارد، محتواي ماندگار نه تنها براي کسب‌وکارتان، ارزش بلندمدت به ارمغان مي‌آورد، بلکه اين ظرفيت را نيز دارد که نيازهاي مشتريان‌تان را در طول زمان برآورده کند. در دنياي آرماني، هر آنچه توليد مي‌شود ماندگار خواهد بود؛ اما دنياي ما اين‌گونه نيست. بنابراين، اگر از تهيه‌ و انتشار گزارش در مورد موضوعات داغ و گرايش‌هاي روزِ صنعت به خاطر نگراني از انقضاي تاريخ مصرف‌شان پرهيز کنيد، به مزيت رقابتي کسب‌وکار خود لطمه خواهيد زد. بايد بدانيد که دنياي کسب و کار روزانه تغيير مي‌کند، از اين رو، درک مزيت محتواي ماندگار و تقويت ارزش آن با يافتن راهکارهاي خلاقانه، يک اصل کليدي در کانتنت مارکتينگ است. به جاي اينکه از اين نکته‌ي کوچک بازاريابي به‌سادگي بگذريد، آن را در به‌روزرساني‌ شبکه‌هاي اجتماعي، لينک‌هاي وبلاگ، کتاب‌هاي الکترونيک، وبينارها و پرسش‌هاي تکراري در نظر بگيريد. انتشار و بازيافت محتواي ماندگار اين امکان را براي کسب‌وکار شما فراهم مي‌کند تا رهبري صنعت را به دست بگيريد و سطح رضايت مشتريان‌تان را افزايش دهيد.


مخاطبان جديدي را هدف بگيريد
تعداد شخصيت‌هاي خريدارتان، نه تنها بازتابي از کسب‌وکار شماست، بلکه محصول يا خدمات متمايز شما را هم نشان مي‌دهد. درحالي‌که برخي کسب‌وکارها تنها يک شخصيت خريدار را شناسايي مي‌کنند، سايرکسب‌وکارها به دنبال هدف‌گيري 3 يا 4 شخصيت خريدار هستند. براي آنهايي که به دنبال جذبِ بيش از يک شخصيت خريدارند، توليد محتوايي که همه‌ي شخصيت‌هاي خريدار را هدف قرار دهد، بسيار دشوار است؛ چرا که برخي از توليدات محتوايي‌تان ممکن است با تعدادي از شخصيت‌هاي خريدار شما ارتباط برقرار کند اما چندان خوشايند بقيه نباشد. اينجاست که بايد در انديشه‌ي بازيافت محتوا باشيد. مثلا ممکن است پيش‌تر يک کتاب الکترونيکي را منتشر کرده باشيد که اکثر مخاطبان را جذب کرده باشد، اما چه‌ بسا اين رويکرد در بلندمدت همه را راضي نکند.بنابراين، به جاي اينکه بخشي از مخاطبانِ هدف خود را رها کنيد، محتوا را به شکلي بازيافت کنيد که مناسب مشترياني باشد که پيش‌تر از اصل محتوا استقبال نکرده‌اند. اجازه ندهيد مشتريان‌تان عقب بيفتند؛ يادتان باشد که تنها با رسيدن به پتانسيل کامل مخاطبان‌تان، مي‌توانيد به بازگشت سرمايه‌ي بالاتري دست پيدا کنيد.

12- تبليغ محتواي توليد شده در شبکه‌‌هاي اجتماعي
توليد محتوا مهم است، اما اينکه بتوانيد پيام خود را به خريداران برسانيد، موضوع ديگري است. بهترين راه براي تبليغ و ترويج محتواي شما بهره‌گيري از رسانه‌هاي اجتماعي است. کارشناسان بازاريابي محتوايي در شرکت Moz توصيه‌ها‌ي زير را بيان کرده‌اند:‌

کانال درست را انتخاب کنيد
برخي از محتواها براي اينستاگرام مناسب هستند و برخي ديگر براي توييتر و برخي هم براي هر دو. شما بايد مخاطب خود را به اندازه‌اي بشناسيد که بدانيد دوست دارد چه چيز را در کجا ببيند. اگر هنوز چنين شناختي نداريد، به آزمون و تجربه بپردازيد تا چنين شناختي را از مخاطبان خود کسب کنيد.

در زمان‌هاي مناسب پست بگذاريد
اينستاگرام، توييتر و لينکدين در نسخه بيزينس خود آمارهايي به شما ارائه مي‌دهند. از اين اطلاعات مي‌توانيد به خوبي درباره زمان مناسب گذاشتن پست کسب تجربه کنيد.

از هشتگ استفاده کنيد
با اينکه بهره‌گيري افراطي از هشتگ‌ها خوب نيست، اما خود هشتگ‌ها راه خوبي براي جلب مخاطبان جديد هستند. بررسي کنيد تا ببينيد کدام هشتگ‌ها براي صنعت و کسب‌وکارتان مناسب‌ترند (اما در هر بار بيش از دو هشتگ به کار نبريد).

چطور افراد بيشتري را به اشتراک‌گذاري محتواي خود ترغيب کنيد؟

وادار ساختن مردم به اشتراک‌‌گذاري محتوا در شبکه‌هاي اجتماعي دشوار است. در واقع، حتي شرکت‌هاي صاحب‌نامي همچون کوکاکولا نيز بخش عظيمي از بودجه‌ي بازاريابي خود را براي خلق راهبردهاي درگيري در شبکه‌هاي اجتماعي صرف مي‌کنند.
بازاريابي رسانه‌هاي اجتماعي مفهومي مبهم و گيج‌کننده است؛ اما يک موضوع را فراموش نکنيد که هدف اصلي شما بايد همواره درگير کردن مخاطب با محتوا باشد. هرچه شمار هواداران و کاربران شبکه‌هاي اجتماعي که با محتواي شما تعامل برقرار مي‌کنند افزايش يابد، بازاريابي شبکه‌هاي اجتماعي هم بازدهي کلان‌تري خواهد داشت.

1. اتخاذ رويکردي راهبردي در مورد پلاگين‌هاي اجتماعي
در محيط اينترنتي امروزه، برخورداري از آيکن‌هايِ به‌اشتراک‌گذاري محتوا در شبکه‌هاي اجتماعي براي قابليت بازاريابي وبسايت شما يک ضرورت است. بازاريابان در آسان کردن فرايندها براي خوانندگانِ آنلاين مهارت بسيار خوبي پيدا کرده‌اند؛ به بيان ديگر، شما اگر خواهان رقابت هستيد، بايد راحتي خوانندگان را در نظر بگيريد. شما بايد گزينه‌هاي به‌اشتراک‌گذاري را در بالا و پايين محتواي خود قرار دهيد تا قابليت ديده‌شدنِ آنها را افزايش دهيد و دسترسي خوانندگان را به محتوا در هر کجاي صفحه که هستند، بالا ببريد. اگر وبلاگ شرکت شما در وردپرس کار مي‌کند، مي‌توانيد پلاگين‌هاي شناساييِ خودکار را بسته به پلتفرم‌هايي که کاربران هنگام بازديد از محتواي شما در آن قرار دارند، اجرا کنيد و آنها را به ‌اشتراک‌گذاري محتوا در شبکه‌هاي اجتماعي يا دريافت اشتراک محتواي خود وادار کنيد.
2. اشتراک‌گذاري محتواي حساس به زمان
پست‌هاي شبکه‌هاي اجتماعي شما از پست‌‌گذاري حساس به زمان سود مي‌برند. پژوهشي که از سوي Buddy Media انجام شده، نشان مي‌دهد که برندهايي که خارج از ساعات کاري محتوا پست کرده‌اند، 20 درصد افزايش نرخ درگيري داشته‌اند. زمان اوج درگيري برندها هم يکسان نيست. با اين حال، شما مي‌توانيد با اجراي آزمون A/B در تلاش‌هايي که در شبکه‌هاي اجتماعي انجام مي‌دهيد، دقيقاً تعيين کنيد که چه زماني هواداران يا فالورهاي‌تان بالاترين نرخ پاسخ‌دهي را به مطالب‌تان دارند. با اين کار مي‌توانيد در موردنيازهاي مخاطبانِ هدف خود در داخل پلتفرم مورد نظر به اجماع برسيد.
3. سنجش اثربخشي محتواي اشتراک‌گذاري‌شده
ملاحظه‌ي ديگر نوع محتوا و نيز نحوه‌ي به‌اشتراک‌گذاري آن است. براي نمونه، پست کردن به‌روزرساني يک وبلاگ در فيسبوک مي‌تواند يکي از دو نتيجه‌ي زير را در پي داشته باشد:‌
-يا بي‌اثر خواهد بود و ديده نخواهد شد.
-يا واقعا فرصتي ناب براي مشارکت هواداران شما فراهم مي‌کند.
نگرش ما به آنچه به اشتراک مي‌گذاريم و واکنش‌هاي ناشي از آن صرفا نبايد در فضاي داخلي شرکت ابراز ‌شود. صرف اينکه در مورد به‌اشتراک‌گذاري محتوا هيجان‌زده باشيم، کافي نيست؛ بايد اين هيجان را در محتواي خود ابراز کنيم. هنگام به‌روزرساني وضعيت صفحه‌ي هواداران‌تان، پست کردن لينکي با عنوان «به‌روزرساني وبلاگ» بسيار بيهوده و نامؤثر است. به جاي اين کار، با يک ويژگي متمايز و منحصربه‌فرد، مخاطب را به کنش‌گري برانگيزانيد و با بهره‌گيري از تبليغات اجتماعي، اشتياق و علاقه‌ در او ايجاد کنيد.
4. مشوق‌هايي براي درگيرسازي
فيسبوک، توييتر و يوتيوب ويژگي‌هاي مشترکي دارند که اساسا اثربخشي فعاليت‌هاي محتوايي شما را چند برابر مي‌کنند. يک کاربر، محتوايي را با کاربر ديگر به اشتراک مي‌گذارد و اين چرخه ادامه مي‌يابد. براي اينکه بتوانيد به اين شکلِ تصاعدي ديده شويد، بايد طي پويش يا دوره‌اي معين تا جايي که مي‌توانيد جنب‌و‌جوش داشته باشيد. براي اين کار، هيچ روشي بهتر از فراهم کردن مشوقي براي برانگيختن کنش از سوي مخاطب نيست. انگيزشِ شخصيت‌هاي خريدار باعث افزايش درگيري آنها مي‌شود و کسب‌وکار شما را در موقعيت بهتري براي ديده‌شدن قرار مي‌دهد.

اندازه گيري عملکرد بازاريابي محتوا

بازاريابي محتوا هم مثل هر کار ديگري نياز به هدفگذاري و سنجش دارد تا ببينيد که چقدر در برنامه اجرايي خود موفق هستيد. شما بايد همه چيز را اندازه‌گيري کنيد و بر اساس اعدادt عملکرد خود را بسنجيد. بايد ببينيد با توجه به شاخص‌هاي کليدي عملکرد خود در چه وضعيتي هستيد، در ادامه راه چه کار کنيد، چه چيزي را تقويت کنيد، چه چيزي را تغيير دهيد و چه چيزي را حفظ کنيد.
موفقيت بازاريابي محتوا را بر اساس نرخ رشد lead، ترافيک وب‌سايت، جايگاه کلمات کليدي در نتايج جستجو، نرخ‌هاي تبديل و نرخ بازگشت سرمايه اندازه‌گيري مي‌کنند. اين که چه شاخصي را انتخاب کنيد بستگي به هدف شما از محتواي توليد شده دارد. مثلاً اگر در مرحله اول قيف بازاريابي هستيد و مي‌خواهيد فعلاً کاربران را به کسب‌وکار خود علاقه‌مند کنيد، بهتر است شاخص اندازه‌گيري شما تعداد ورودي‌ها باشد، در مرحله دوم سرنخ‌ها اهميت بيشتري دارد و در مرحله آخر، نرخ تبديل و ROI ابزار سنجش شما خواهد بود. براي کليت کار، بررسي نرخ توليد سرنخ بازاريابي (lead generation) مي‌تواند يکي از روش‌هاي خوب تحليل عملکرد بازاريابي محتوا باشد چون معمولاً اين شاخص ارتباطي مستقيم با افزايش فروش و درآمد دارد. اما مطمئناً به پاي نرخ بازگشت سرمايه نمي‌رسد. هر کسب‌وکاري دوست دارد نتيجه نهايي‌اش رسيدن به سود باشد. بنابراين براي اينکه دقيقاً بفهميد روش بازاريابي شما چقدر موثر است، مي‌بايست مقدار بازگشت سرمايه (ROI) اندازه بگيريد.

در پايان

در استراتژي بازاريابي محتوا بايد به دو نکته توجه کرد:
حفظ مخاطبان قديمي
جذب مخاطبان جديد
در واقع بازاريابي محتوا اگر بتواند به صورت اصولي پيش برود، سبب مي‌شود کاربراني که قبلا به سايت سر زدهاند مجددا با علاقه به سايت برگشته و مطالب جديد را بررسي کنند. از سوي ديگر يک سايت بايد با محتواهايي به سمت استراتژي بازاريابي اصولي پيش برود که هر روز کاربران جديد را به سوي خود جذب کرده و سبب شود آنها نيز سايت را به ديگران معرفي کنند. براي رسيدن به اين مرحله تنها کافي است يک صاحب سايت موارد گفته شده را رعايت کند، پژوهش را در دستور کار قرار دهد، ارتباط با مخاطب را مهم بشمارد، اشتراک گذاري را فراموش نکند، صبور باشد و براي رسيدن به خواستهاي خود به هر راهي دست نزند، آن وقت است که ميتواند به مرور اهداف خود را دنبال کرده و به نتيجه دلخواه دست يابد.
بازاريابي محتوا را دست کم نگيريد؛ بازاريابي محتوا تاثير شگرفي در کسب و کار شما ايجاد خواهد کرد. مهمترين مسئله نکته سنجي در اجراي آن است.
اين دو نکته را از ياد نبريد.
اول) بازاريابي محتوا نيازمند صرف زمان است و تاثير آن در بلند مدت براي کسب‌وکارها مشخص مي‌شود (معمولاً بعد از 7 ماه) و در مقايسه با روش‌هاي ديگري مانند تبليغات ديربازده‌تر است.
دوم) اثربخشي بالاي بازاريابي محتوا دليلي بر استفاده نکردن از ساير روش‌هاي بازاريابي نيست؛ چون هر يک از روش‌هاي بازاريابي گاهي در نقش کانال‌هاي کمک‌کننده (assist channels) و گاهي در نقش کانال‌هاي تمام کننده (direct channels) ظاهر مي‌شوند و براي رسيدن به اهداف کسب‌وکار استفاده از تمام روش‌هاي اثربخش نياز است.

مقالات پیشنهادی

0 نظر

نظر خود را ثبت نمایید

نظر شما با موفقیت ثبت گردید و پس از تایید مدیر سایت در همین صفحه نمایش داده خواهد شد.